سابقه ی تاریخی:

 اگر بخواهيم سابقه تاريخي اين شهر كهن را بررسي كنيم مي بايست به كتاب هاي تاريخي و جغرافيايي متعددي نظر بيافكنيم تا گذشته تاريخي كازرون اندكي برايمان روشن شود. براي جلوگيري از اطاله ي كلام به طور اجمالي و فهرست وار به شرح ذيل مستنداتي ذكر مي شود.

در كتاب فارسنامه ابن بلخي مورخ قرن پنجم هجري آمده است كه: «اصل كازرون نورد(  Nurd) و درليست (Dirist) و راهبان است. بنياد آن را طهمورث كرده است و بعد از آن به عهد شاپوربن اردشير... عمارت كرد. هواي آن گرم است مانند و آب آنجا كه خورند همه از چاه خورند.»

در كتاب حدود العالم من المشرق الي المغرب تاليف سال 372 هجري قمري از مؤلفي ناشناخته چنين به سخن به ميان آمده است كه:« كازرون به نزديكي درياي يون است، شهريست بزرگ و آبادان با خواسته بسيار و اندروي دو آتشكده است كه آن را بزرگ دارند.»

ابن حوقل نيز در كتاب الممالك و الممالك خود درباره كازرون چنين آورده است:« درين زمانه ]قرن چهارم هجري [ ابنيه خوب دارد و خانه هاي آن از سنگ و گچ است.»

مقدسي در كتاب التعاليم خود كازرون را دمياط عجم برشمرده است كه در آن پاره كتان خوب به عمل مي آيد و باعث رونق تجارت اين شهرمنده است. همچنين وي درباره ي منازل كازرون صحبت كرده و نوشته است كه هر خانه اي چون كاخي است داراي بوستاني و مسجد جامع برفراز تپه است.

حمداله مستوفي صاحب كتاب نزهت القلوب تاليف 750 هجري درباره كازرون نوشته است كه كازرون «چون در اصل سه ديه بوده اكنون نيز عمارت متفرق بود... هريك در كنار قناتي و آب از آنها است و آنها از محلات شهراند. خرماي كازرون بسيار خوب است و مخصوصاً آنچه به نام  جيلاني معروف است و پارچه نخي موسوم به كرباس از آنجا صادر مي شود. در كازرون و در بند(دريست)، جامه هاي كتابي و گارسي هاي لطيف و پارچه هاي شبيه زري مصري كه به آن ربيق مي گفتند، و نيز دستمال هاي خوب تهيه مي شد.»

اين اثر در كتاب الكامل خود آورده است كه: عمربن خطاب در سال 17 هجري اجازه ي توسعه كشور گشايي را داد. او لواي ايالت شاپور را به مجاشع ابن مسعود داد ولواي استخر را به عثمان ابن ابي العاص . امّا لشكر كشي آنها در سال 18 هجري انجام گرفت. كازرون در برابر حملات اعراب، بارها پايداري و مقاومت مي كنند اما سرانجام اسلام در آنجا رسوخ كرده مردم به كيش اسلام گرايش پيدا مي كنند.

كازرون با اين قدمت ، زماني مركز سياسي ساسانيان بوده است كه از روزگار كهن تا به امروز داراي مناظر طبيعي بسيار و تفرج گاههاي گوناگون مي باشد. علاوه بر مناظر زيباي طبيعي اين شهر بزگان ، دانشمندان و عرفاي بزرگي را در دامن خود پرورش داده كه در رأس آنان بزرگاني چون شيخ ابواسحق، شيخ امين الدين، سيد عبدالله بلياني و علامه جلال الدين محمد دواني را مي توان نام برد. اين شهر در جريان جنگ جهاني اول در برابر  هجوم استعمار انگلستان مقاومتي دليرانه از خود به يادگار و صفحات رنگين از حماسه خونين، ايثار و فداكاري در تاريخ معاصر ايران بر جاي گذاشته است كه تأثير اين جان فشاني ها در كوران انقلاب اسلامي بخوبي مشهود هديه را بوده است به طوري كه كازرون را در اعداد شهرهاي حكومت نظامي ايران قرار داده و پس از پيروزي انقلاب اسلامي نيز با دادن شهداي زيادي در جريان جنگ تحميلي مانند ستاره اي بر تارك تاريخ معاصر ايران مي درخشد.

از نظر آماري جمعيت كازرون در ارزيابي برنامه و بودجه سال 1375 تقريباً 254992 نفر بوده كه شامل 47520 خانوار مي شود از اين تعداد 81713 نفر در شهر و بقيه در سرشهر همجوار، بخش ها و روستاها پراكنده اند. ميانگين تراكم جمعيت آن 2/65 درصد سكنه در هر كيلومتر مربع مي باشد و ميانگين ساليانه نرخ رشد جمعيت 1% در شهر و در حومه 2% بوده است.

شهرستان كازرون ازنظر داشتن آثار باستاني يكي از مهمترين شهرهاي  كشور ايران به شمار مي آيد. آب فراوان و هواي مساعد باعث شده اين منطقه در طول تاريخ مورد توجه سلاطين و صاحبان قدرت قرار گيرد، وجود آثار پيش از تاريخ و همچنين آثار ارزشمند و گرانسنگ ديگري كه در اين شهرستان وجود دارد اين نظر را تائيد مي كند.

در پهنه شهرستان كازرون آثار تاريخي زيادي وجود دارد اما بدون ترديد بيشترين آثار اين منطقه مربوط به دوره ساساني است. به جرات مي توان گفت كه هيچ كجاي سرزمين ايران تا اين اندازه آثار مربوط به دوره ساساني در خود جاي نداده است، بزرگترين و تنها مجسمه سنگي دوره ساساني ( مجسمه شاپور اول)، 9 نقش برجسته از 30 نقش برجسته دوره ساساني، شهر تاريخي بيشاپور،  بزرگترين كتيبه ديواري عهد ساساني معروف به كتيبه كرتير به طول 20/5 متر و عرض 70/2متر، معبد زيباي آناهيتا ( الهه آب )، آتشكده هاي متعدد، عبور جاده شاهي از اين ديار و آثار ارزشمند ديگر، همه و همه حكايت از عظمت تاريخ اين شهرستان دارد.

با اين وصف، آنچه كه نام برديم تنها گوشه اي از آثار تاريخي شهرستان كازرون مي باشد و چنانچه باستان شناسان به كاوش و حفاري در اين منطقه بپردازند به يقين آثار گرانسنگ ديگري را از دل خاك بيرون خواهند آورد، زيرا بخش اعظم آثاري كه پيشتراز آن نام برديم از سال 1347هجري شمسي و به دنبال حفاري هاي  استاد بزرگوار و ارزشمند آقاي دكتر سر فراز،  سر از خاك بيرون آورده اند.

تاريخچه شهر تاريخي بيشاپور 

اين شهر تاريخي كه حدود دويست هكتار و سعت  دارد در فاصله  23  كيلومتري  شمال غربي شهر فعلي كازرون قرار دارد. بنابراطلاعات دقيق و مكتوب كه در مركز شهر بر روي دو ستون يادبود نوشته شده، اين شهر در زمان شاپور اول ( 272-241 ميلادي )  دومين و يكي از مقتدرترين پادشاهان ساساني و توسط يك معمار سوري بنام « اپساي » دبير طراحي و ساخته شد. و بنا برهمين كتيبه، شاپور در سال 24 سلطنتش از شهر بيشاپور بازديد نموده است.

صرف نظر از اينكه خاستگاه دولت ساساني سرزمين فارس بوده، آب فراوان، هواي مساعد، زمين هاي حاصلخيز، چشمه ها و موانع طبيعي و قرار گرفتن در مسير جاده شاهي، باعث شد شاپور پس از پيروزي بر والرين (امپراطور روم) اين محل را براي بناي شهري كه نام خود را برآن نهاد، انتخاب نمايد.

اين شهر در كنار شهرهائي همچون استخر، داراب گرد، اررجان، اردشير خوره  از مهمترين شهرهاي استان فارس در عهد ساساني بوده و تا زمان سلطنت بهرام دوم رونق خود را حفظ كرد، اما پس از آن به علت توجه پادشاهان ساساني به غرب قلمرو خود ( تيسفون ) رونق آن كمتر شد. با ورود اسلام به ايران به تدريج رونق و آبادي از اين شهر رخت بر بست و به جاي آن گازرگاه ( كازرون فعلي) رونق مي يابد اما در هر حال بيشاپور همچنان به حيات خود ادامه مي دهد، به طوري كه در قرون سوم تا پنجم هجري قمري اين شهر مورد ستايش  مورخان وجغرافي دانان بزرگي چون استخري ،  ابن بلخي و... قرار گرفته است.

تاريخچه حفاري در شهر بيشاپور 

در بين سالهاي 1319 – 1314 هجري شمسي براي اولين بار ژرژ سال و دكتر گيرشمن نمايندگان اعزامي از موزه لوور پاريس، اقدام به عمليات كاوش باستان شناسي در اين شهر تاريخي نمودند و بناي رفيع و چهار گوشي را كه با سنگهاي « دوجداره » ساخته شده بود، آتشگاه ناميدند و تالار عظيم و سر پوشيده وسيعي را به نام كاخ اختصاصي و مكان ديگري را به نام جايگاه نذورات و يك ايوان مزين به موزاييك را به دنياي باستان شناسي و تاريخ معرفي كردند. اين حفاري ها ادامه نيافت و براي مدت 30 سال متوقف گرديد.

سرانجام اداره كل باستان شناسي و فرهنگ عامه تصميم گرفت با اعزام يك گروه باستان شناسي ايراني به سر پرستي دكتر سرفراز عمليات كاوش در بيشاپور را به منظور روشن ساختن چگونگي حفاري هاي گذشته و ظاهر ساختن اسكلت اين شهر آغاز نمايد. در بهمن ماه 1347 هيات باستان شناسي در شهر شاپور مستقر گرديد و شروع به كار كرد. اين عمليات حدود 10 سال به طول انجاميد كه با همت و تلاش شبانه روزي هيات باستان شناسي به ويژه استاد گرانقدر آقاي دكتر سرفراز، برج و باروي شهر، معبد آناهيتا، كاخ شاپور، مسجد دوره اسلامي، ستونهاي يادبود و برخي آثار ارزشمند ديگر سر از خاك بيرون آورد. عمليات اين گروه نيز در سال 1357 متوقف گرديد.

مجددا در بهمن سال 1375 عمليات حفاري اين شهر به سر پرستي  دكتر سرفراز آغاز گرديد اما در ارديبهشت 1376 متوقف ماند.پس از آن چند فصل حفاري توسط آقايان مهندس مهريار و نوروزي صورت گرفت و از سال 1382  مهندس اميري بعنوان مسئول پروژه بيشاپور تعيين شده است.

مشخصات شهر بيشاپور

شهر تاريخي بيشاپور با موهبتي كه طبيعت زيباي جلگه شاپور در دشت سبز كازرون و رودخانه باصفاي چشمه ساسان در اختيار آن گذارده بود و بااستفاده از فرمها و موتيف هاي تمدنهاي ديگر در امر هنري و تزئيني و بر اساس و خواست و روياهاي بزرگ و جاه طلبانه شاهي، چنان بادقت طراحي و اجرا شده كه با زيباترين و ثروتمند ترين شهرهاي دنياي متمدن آن زمان مانند انطاكيه عروس زيباي شهرهاي بيزانس ( روم شرقي) رقابت مي كرد و به از آن بود.

شهر بيشاپور براساس طرحي جديد ( هيپوداموس ) به صورت مربع مستطيل ساخته شده و تا قرن هفتم هجري قابل سكونت بوده است. دو خيابان شمالي – جنوبي و شرقي – غربي،  شهر را به چهار قسمت تقسيم نموده و هركدام از اين خيابانها به يكي از دروازه هاي شهر راه داشته است. دروازه اصلي شهر در ضلع غربي بوده كه امروز بقاياي پل آن موجود است. اين شهر از چهار طرف محافظت مي شده است. درضلع شمالي قلعه دختر و ديوار برج مانند، در ضلع غربي رودخانه شاپور در ضلع شرقي و جنوبي، خندق از شهر محافظت مي نموده است.

بيشاپور شامل دو قسمت است :

 1 – ارگ سلطنتي كه بناهاي شاخص دوره ساساني مثل معبد آناهيتا، تالار شاپور، ايوان موزائيك، كاخ والرين و...  را شامل مي شود

2- قسمت عامه نشين شهر كه بخش و سيعتر شهر را شامل مي شود و در برگيرنده خانه هاي مسكوني، اماكن عمومي مثل حمام، كاروانسرا، بازار و... مي گردد.

 جغرافي دانان مسلمان از بيشاپور به نامهاي  به شاپور - به انديوشاپور - ويه شاپور - شاپور - بيشاور - بيشاپور نام برده اند كه همگي نام بيشاپورمركز ايالت و كوره شاپور خوره بوده است.

معرفي آثار تاريخي بيشاپور

شاهكار حجاري هاي عصر ساساني در تنگ چوگان در مجاورت شهر بيشاپور و بركرانه رودخانه شاپور باقي مانده است. شش نقش برجسته در دو طرف تنگ چوگان حجاري شده است، نقش ها بيانگر پيروزي ها و تاجگذاري پادشا هان ساساني است ازمجموع شش نقش، سه نقش بيانگر پيروزي شاپور بر والرين امپراطور روم مي باشد و سه نقش ديگر مربوط به پيروزي بهرام دوم برياغيان، تاج ستاني بهرام اول از مظهر اهورامزدا و پيروزي شاپور دوم بر ياغيان و دشمنان است.

 نقوش برجسته

نقش اول ( سمت چپ رودخانه شاپور) :

اين نقش برجسته كه بزرگتري نقش برجسته دوره ساساني است، به مناسبت پيروزي شاپور بر والرين ( امپراطور روم ) و در پنج رديف  حجاري شده است. در سمت چپ سپاهيان ايران به طور منظم حجاري شده و در سمت راست اسراي رومي مشغول آوردن هدايا به دربار شاپور هستند. شاپور در حالي كه دست والرين را به عنوان اسير در دست گرفته در وسط نقش ديده مي شود، گرديانوس، امپراطور روم در زير پاي شاپور و فيليپ جانشين والرين نيز از شاپور تقاضاي صلح مي كند. 

نقش دوم (سمت چپ رودخانه شاپور) :                                                   

 

بهرام دوم سوار بر اسب ديده مي شود  در حالي كه دست بر شمشير دارد و يكي از سرداران ايراني در مقابل او قرار دارد. اعراب باديه نشين نيز در حال آوردن هدايا ( اسب و شتر ) ديده مي شوند.

نقش سوم ( سمت چپ رودخانه شاپور ) :

 

 اين نقش مربوط به مراسم تاجگذاري بهرام اول است. در سمت راست بهرام اول سوار براسب در حال گرفتن فر ايزدي از نماد اهورامزدا مي باشد. اين نقش، تنها نقش برجسته كتيبه دار در تنگ چوگان است كه به خط پهلوي ساساني در بالاي سر بهرام  نقش شده و در زير پاي وي نقش دشمن او حجاري شده است.

نقش چهارم ( سمت چپ رودخانه شاپور ) :

 

اين نقش مربوط به پيروزي شاپور دوم ( ذوالاكتاف ) بر ياغيان و شورشيان مي باشد كه در دو رديف حجاري شده است. سمت چپ بزرگان ايراني در حالي كه دست خود را به نشانه احترام بلند كرده اند ديده مي شوند، در وسط نقش شاپور دوم بر روي  تخت نشسته،  در حالي كه يك دست بر گرز و دست ديگر بر شمشير دارد. سمت راست شورشيان و ياغيان كه دست بسته هستند به حضور شاه مي رسند.

نقش اول ( سمت راست رودخانه شاپور) :

 

پيروزي شاپوراول بر والرين ( امپراتور روم ) را نشان مي دهد. شاپور سوار براسب و والرين در مقابل اسب شاپور به نشانه تسليم زانو زده است. نقش شاپور در اين نقش محو شده اما چهره والرين كه زانو زده ديده مي شود.

نقش دوم ( سمت راست رودخانه شاپور) :

 

اين نقش سالم ترين نقش برجسته تنگ چوگان است كه پيروزي شاپوراول بر والرين ( امپراتور روم )  را نشان مي دهد. نقش مورد اشاره در دو رديف حجاري شده، درسمت راست اسيران رومي و در سمت چپ سپاهيان ايران ديده مي شوند. شاپور در وسط نقش در حالي كه دست والرين را به عنوان اسير در دست گرفته نشان مي دهد و گرديانوس، امپراطور روم در زير پاي شاپور ديده مي شود و فيليپ جانشين والرين نيز از شاپور تقاضاي صلح مي كند. 

 غار و مجسمه شاپور

 

در انتهاي تنگ چوگان در سينه كوه و در ارتفاع حدود 800 متري از سطح زمين غار بزرگي وجود دارد كه قطر دهانه آن حدود 30 متر مي باشد و به واسطه قرار گرفتن مجسمه شاپور بر دهانه آن به غار شاپور معروف شده است. پرفسور گيرشمن باستان شناس شهير فرانسوي احتمال مي دهد آرامگاه شاپور در اين غار باشد. مجسمه شاپور بر دهانه اين غار، شاهكار پيكر تراشي ايران باستان است كه بعد از حدود 1700  سال هنوز با وجود وارد شدن آسيب هاي جدي به آن، باقي مانده است. اين مجسمه تنها مجسمه سنگي بازمانده از دوران باستان است كه حدود 6 متر ارتفاع دارد. سنگ حجاري شده اين مجسمه از سقف غار تا كف آن ادامه داشته و هنرمندان عصر ساساني با تلاش و كوشش بسيار موفق به آفرينش اين اثر هنري گرديده اند. اين مجسمه كه در گذشته هاي بسيار دور و به احتمال در اثر زلزله واژگون گرديده بود، در سال 1336 هجري شمسي توسط ارتش ايران و بدون در نظر گرفتن اصول تعمير كاري آثار باستاني، تعمير و مرمت گرديد كه همين امر باعث از بين رفتن ظرافت هاي هنري در برخي از قسمت هاي مجسمه شده است. دسترسي به غار مذكور پس از گذشتن از مسيري پر پيچ و خم و سخت امكان پذير است.

 معبد آناهيتا

 

با توجه به قداست و اهميت آب در آئين زرتشت و دربين آريائي ها، معابدي براي نيايش و ستايش آب ساخته شد كه معبد آناهيتا  ( الهه آب ) يكي از مهمترين آنها به شمار مي آيد. به نظر مي رسد كه شاهان اوليه ساساني هر گز از اجراي اين فريضه ديني كه موجب رضايت خاطر اهورامزدا و جلب قلوب مردم مي گرديد غافل نبوده اند  براي ايزد آناهيتا كه فرشته دودمان و پيروزي آنها محسوب مي شد معابد و نيايشگاه ساختند ومقام آن را به درجه اهورا مزدائي ارتقاء دادند. آثار و اسنادي از اين ستايش بر روي پايه ستونهاي مكشوفه شوش و همدان وجود دارد كه اردشير( موسس سلسله ساساني ) مي گويد « ايزدان مهر و آناهيتا مرا ياري كردند » و اضافه مي كند « بشود كه اهورا مزدا، آناهيتا و ميترا مرا در پناه خود گرفته و از هر كينه و خصومتي حفظ كنند».

 بناي معبد آناهيتا در بيشاپورنه تنها از نظر معماري بي نظير و فوق العاده است، بلكه از لحاظ رعايت دستگاههاي تنظيم و تقسيم كننده و كنترل جريان اب نيز نظير نداشته است و شايد فقط بتوان آن را با معبد ناهيد استخر مقايسه كرد.

 براي ايجاد چنين پرستشگاه عظيم محوطه اي به ابعاد 7×23×27 متر مكعب در عمق زمين خاكبرداري شده و شالوده آن بر طبق نقشه و طرح تنظيمي پيش بيني شده به نحوي گذارده شد تا آب رودخانه شاپور كه در فاصله 250 متري اين مكان قرار دارد انشعابي از آن به درون اين بنا جاري گردد.

البته پيش از احداث اين معبد در اين مكان قنات جريان داشت و معماران و سازندگان ساساني با توجه به گذر آب بگونه اي معبد را انتخاب و شالوده ريزي كرده اند كه از اين موقعيت مناسب حد اكثر استفاده را براي گردش آب در آن به عمل آيد.  هنور بقاياي  اين  قنات قديمي در انتهاي دالان غربي قابل رويت است.

اين بناي مكعب شكل كه از سطح زمينهاي اطراف خود در حدود 6 متر پائين تر ساخته شده  از 14 متر ارتفاع آن فقط 8 متر  از سطح طبيعي اطراف نمايان بوده و بقيه سطوح به علت سردابه اي بودن در عمق زمين قرار گرفته. در صحن داخلي آن آبگير كم عمقي با گنجايش 60 متر مكعب آب ساخته شده و اطراف آن سكوئي بوجود آمده كه نيايشگران مي توانستند هنگام اجرا ي مراسم مذهبي بر روي آن گرد آيند. اين سكو از قطعات سنگهاي بزرگ حجاري شده فالبي به ابعاد 47×140 سانتي متر ساخته شده است. در وسط هر يك از وروديها مجراي آبي در داخل سنگهاي زير كف پوش درگاه حجاري شده است تا از هر سه طرف بنا، در مواقع لزوم ( احتمالا در اعياد و جشنها و مراسم مذهبي ) آب به درون معبد جاري شود. مجراي خروجي آب چاهيست كه 4 متر عمق دارد و براي احداث آن محوطه اي را به طول و عرض 180 سانتي متر  خاكبرداري نموده اند كه با 4 قطعه سنگ 90×90 سانتي متر از نوع سنگهاي كف پوش معبد پوشيده مي شده است به طوريكه هم آهنگي و روپوش چاه با كف آبگير بطور يكنواخت رعايت مي شده و مجراي خروجي آب كاملا از نظر پنهان بوده است. نحوه ورود و خروج آب در اين معبد تابع نظم و ترتيبي خاص بوده كه حتي المقدور آب معبد پاك و تازه باشد و به همان اندازه كه آب از سه طرف وارد مي شود از مجراي سه گانه به تد ريج و غير محسوس به زمين فرو مي رود. دقت و رعايت چنين امري براي گردش آب، اهميت و احترام خاص مذهبي و توجه به نياي فرشته آب را در آن زمان كاملا نشان مي دهد..  با توصيفي كه به عمل آمد معلوم مي شود كه دراين مكان نوازش و بازي با آب و نيايش آب بيش از هر چيز ديگري مورد توجه بوده است.

 جايگاه نذورات ( ستونهاي يادبود)

 

اين ستونها در حاشيه خيابان شرقي-غربي كه از مركز شهر مي گذرد و خيابان شمالي و جنوبي را قطع مي كند قرار دارد. بر روي اين دو ستون كتيبه اي به خط پهلوي اشكاني و ساساني وجود دارد كه در واقع سند تاريخي شهر سازي بيشاپور است كه متن آن بدين شرح مي باشد : « در فروردين ماه سال 58 از آتش اردشير (در) سال 40 از آتش شاپور از آتش هاي شاهي (در) سال 24 اين تصوير(پيكره) به بغ مزداپرست شاپور شاهان شاه ايران و انيران كه چهره از ايزدان دارد فرزند به بغ مزدا اردشير شاهان شاه ايران كه چهره از ايزدان دارد نوازنده خدايگان پاپك شاه (اين) كار اپساي دبير از شهر حران از خاندان خويش …وبدين روال زماني به بغ مزدا شاپور شاهان ايران و انيران كه چهره از ايزدان دارد (بدين جا آمد) و زماني كه شاهان شاه اين پيكر را ديد (ايستاده) به اپساي دبير سيم و بندگان و كنيزان و باغها و دارائي بخشيد» . تنديسي از شاپور اول در ميان اين دو ستون وجود داشته است كه متاسفانه با گذشت زمان ازبين رفته است. ارتفاع اين ستونها از كف تا انتها به حدود 9 متر مي رسد.

 تالار تشريفات

 

تالار عظيم تشريفات در جنوب شرقي معبد آناهيتا قرار گرفته است. مساحت آن  781 متر مربع است. شايد بتوان آن را در رديف اولين و بزرگترين آثار معماري گنبد دار زمان ساساني محسوب كرد. اين تالار مركب از چهار ايوان متقابل و متقارن است كه بر فراز آن گنبدي شلجمي شكل كه 25 متر ارتفاع داشته قرار دارد. صحن مركزي تالار به صورت مربع شكل است. اين بنا داراي 64 طاقچه است كه با موتيف هاي مختلف گچ بري نظير برگ كنگر ’ برگ مو (درخت انگور) و نقوش تزئيني به صورت طرحهاي چليپا شكل كه نشان دهنده خلاقيت معماران عصر ساساني است تزئين يافته و با گچ بريهاي زيبا تزئين شده است.

 ايوان موزائيك

 

اين ايوان داراي 25/11 متر طول و 6/10متر پهناست و با طاق هلالي شكل پوشش يافته بود. در كف اين ايوان با مزائيك هاي رنگين كه با طرحهاي تزئيني منقوش شده مفروش بوده است. اين موزائيك ها كه از ارزشمند ترين و نفيس ترين آثار بدست آمده از شهر بيشاپور است ’ زينت بخش موزه هاي لوور پاريس و موزه ايران باستان تهران است. رنگ هاي به كار رفته در اين موزائيك ها و طراحي زيباي آن بسيار چشمگيراست به طوريكه مجموع اين موزائيك ها به صورت يك فرش يكپارچه زيبا به نظر مي رسيد. هنوز آثار كمي از اين نوع موزائيك ها به صورت نواري در كناره هاي ديوار اين ايوان وجود دارد.

آتشكده جره ( گره)

 

چهار طاقي بزرگ جره در نزديكي شهر بالاده  به ارتفاع 14 متر از سنگ و ملات گچ ساخته شده است. به نظر مي رسد كه در قديم اطراف اين چهار طاقي شهري وجود داشته است. اين آتشكده يكي از پنج آتشكده اي است كه « مهر نرسي » وزير بهرام پنجم در نقاط بين كازرون تا فراشبند بنا نموده است.

نقش قنديل:

 

به فاصله چهار كيلومتري شهر قائميه در روستاي قنديل نقش برجسته اي از عهد ساساني وجود دارد كه مربوط به شاپور اول ساساني است. نقش، حكايت از اهداي گل توسط شاپور به ملكه آذر آنا هيتا با حضور كرتير ( موبد موبدان ) دارد.

نقش برجسته بهرام دوم و كتيبه بزرگ ساساني در« سر مشهد»:

 

يكي ديگر از مهم ترين آثار تاريخي عهد ساساني نقش برجسته بهرام دوم ( پنجمين شهريار ساساني) است كه در 30 كيلومتري غرب جره و در جنوب شهرستان كازرون واقع گرديده است. اين نقش نشان دهنده پيكار بهرام دوم با دو شير است و پشت سر وي خانواده بهرام  و كرتير ( موبد موبدان ) ايستاده است.

بزرگترين كتيبه دوره ساساني به درازاي 20/5 متر و پهناي 70/2 متر در ارتفاع 25 متري از كف زمين در بالاي نقش برجسته مذكور نقر گرديده است. مضمون آن با كتيبه پهلوي كعبه زرتشت، نقش رجب و نقش رستم يكي است و در واقع در بردارنده مطالب همه اين كتيبه هاست.

نظر خود را اضافه کنید.

0
شرایط و قوانین.
  • هیچ نظری یافت نشد